آنا

ساخت وبلاگ

از یه جایی به بعد، دیگه دوست جدید وارد زندگی آدم نمیشه، فقط همونایی که هستن باقی میمونن، از یه جایی به بعدترش هم، همونا که هستن هم شروع میکنن به رفتن، آخرشم فقط آدم میمونه و خودش

بعد از این بر آسمان جوییم یار

                     زان که یاری در زمین جستیم نیست

آنا...
ما را در سایت آنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dairyofmedstudent6 بازدید : 51 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 3:44

متنفرم از فرت و فرت چایی و قهوه خوردن موقع امتحانا و پشت بندش، عوارض دیوانه کننده IBS متنفرم از آلپرازولام و زولپیدمهایی که واسه خفه کردن insomnia دوره ی امتحانا میخورم و افاقه نمیکنن...  متنفرم از اون لحظه ای که سر امتحان فقط هاله ای از مطالب جلو چشمام رد میشن،  به خاطر بی خوابیهایی که کارآییم رو به سمت صفر میل دادن...  متنفرم از اون حس پوچی بعد امتحانی که شب تا صبح واسه اش بیدار موندم و خستگیش تو تنم مونده...  متنفرم از تمام روز بعد امتحان متنفرم از نفسی که انقدر جلوش ضعیفم...  متنفرم از اون لحظه ای که فکر نمره ی امتحانای قبلیم میاد سراغم و به خودم نگاه میکنم و میبینم هنوز نصفه امتحانای کوفتی مونده متنفرم از اون لحظاتی که موقع حرف زدن نمیفهمم چی میگم به خاطر بیخوابی های پشت سر هم... و اطرافیانم نمیفهمن به خاطر بی خوابیمه و میذارن به پای خنگی!  متنفرم از اون لحظه ای که بعد امتحان میام خونه و ازم میپرسن چیکار کردی و من میگم داغون و اونا هم یه نگاه خاص، که چرا با این همه خوندن اینطور باید بگی!  متنفرم از آذر و دی و اردیبهشت و خرداد، که کم کم 5 کیلو اضافه میکنم، صورتم رنگ آرایشگر نمیبینه و تو آینه حالم از خودم بهم میخوره متنفرم از اون روزایی که درد قاعدگی با هیچ مسکنی خفه نمی شه و مجبورم ساعتها بتمرگم، شرشر از درد عرق کنم و همچنان به رو خودم نیارم و دختر خوب و درس خونی باشم متنفرم از آنا...ادامه مطلب
ما را در سایت آنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dairyofmedstudent6 بازدید : 43 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 3:44

به قول شروین ناظمی؛ 

چرا هنوزم باید خدا رو شکر کرد؟! 

          چون هنوز پدر و مادر هستن، لبخندشون هم هست...

image


امروزمون، النگدره

آنا...
ما را در سایت آنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dairyofmedstudent6 بازدید : 56 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 3:44

چیزی که میخوام بگم، شاید بدیهی باشه اما برای تلنگر و یادآوری بد نیست. حتما تاحالا براتون پیش اومده که از یه نفر خوشتون بیاد بعضی وقتا، تو ذهنمون انقدر ویژگیهای مثبت اون فرد رو بزرگ میکنیم، انقدر شاخ و برگ به همون ویژگیا میدیم، به علاوه گاهی هی ازش برای بقیه هم تعریف میکنیم و یه جوریایی با همین تعریف کردن هم بیشتر تو ذهن مون بهش قدرت میدیم!  بعد از یه مدت دوباره اون شخص رو میبینیم. یهو متوجه میشیم چه قدر با اون چیزی که تو ذهنمون ازش ساختیم فاصله داره. اون شخصیت ساختگیش تو ذهن ما بی عیب و نقصه در صورتی که هیچ کس کامل نیست. کافیه که از قضا اون شخص مرتکب کاری بشه که به مذاق ما خوش نیاد... اون لحظه علاوه بر اینکه طرف از چشممون میفته،  از خودمون هم متنفر میشیم بابت بتی که این همه مدت ساخته بودیم تو ذهن خودمون و بقیه و درگیرش بودیم.  بیشتر دقت کنیم تو میزان علاقه! با چشم باز تر و واقع بین تر...  آنا...ادامه مطلب
ما را در سایت آنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dairyofmedstudent6 بازدید : 88 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت: 2:55

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

آنا...
ما را در سایت آنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dairyofmedstudent6 بازدید : 54 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت: 2:55

دستهایم را دوست دارم، خیلی مهربان است... برایم چای میریزد اجازه میدهد چانه ام را رویش بگذارم و کنار پنجره بارش باران را نگاه کنم...  اشکهایم را نرم از صورتم پاک میکند. فنجان چای را برایم نگه میدارد تا جرعه جرعه آن را بنوشم...  فکرهای آزاردهنده ام را برایم در دفترم مینویسد تا ذهنم سبک شود...  انگشتان پاهایم را وقتی از خستگی زیاد زوق زوق میکنند برایم میمالد. وقتی سردم میشود،  پتو را آرام رویم میکشد، بالش را زیر سرم مرتب میکند تا راحت تر بخوابم...  کتابی که میخوانم را برایم آرام ورق میزند... اتاقم را مرتب میکند و لباسهایم را مرتب تا میکند، برایم غذا میپزد و ظرفها رو میشوید...  شب ها کنار صورتم روی بالش دراز می کشد تا احساس تنهایی نکنم صبحها زنگ ساعت را خاموش میکند بدون آنکه از چشمهایم کمک بگیرد، تا کمی بیشتر بخوابم!  وقتی بیدار میشوم پرده را کنار میزند تا نور خورشید را حس کنم.  خوشحالم که دستهایم را دارم...  گاهی باید " دستبوس" خودمان باشیم!  آنا...ادامه مطلب
ما را در سایت آنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dairyofmedstudent6 بازدید : 26 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 16:16

زندگی من از اون دسته زندگیایی هست که از بیرونش خیلی به نظر رویایی میرسه. اما درونش غوغاست...تا معنی زندگی رو فهمیدم و خودم رو پیدا کردم متوجه وجود یه مشکل اساسی توی زندگی مون بودم. مشکلی که base همه دردسرامونه. بارها و بارها خسته از دنیا به خدا پناه بردم و ازش خواسته ام که تموم بشه این درد، اما...کم کم کنار اومدم و به خودم میگم زندگی همه نقصهایی داره.گاهی اما واقعا به ستوه میام.میدونی؟ خیلی درد داره شاهد دردی باشی که مسببش نیستی و از همه بیشتر هم متاثر بشی ازش.امروز هم برام از اون روزاست، از اون روزهایی که به خفه خون گرفتن خودم باید مدال پیروزی بدم. عادت دارم هر شب کارهای مدنظر فردام رو بنویسم. امروز صبح چشمام رو که باز کردم، این درد ورم کرده بهم صبح بخیر گفت!در نتیجه واقعا نیرو و توان و اعصاب کافی برای انجام کارهای یادداشت شده ام ندارم و خودم رو با کارهای سبک تر مشغول کردم. هر چند باعث عقب افتادنم میشه، اما چه میشه کرد؟ توانم همینه...بی رمق روی قالیچه ترکمنی اتاقم نشستم و قمار عاشقانه رو میخوندم. رسیدم به جایی که نوشته بود:برای آنکه آدمی شیرین سخن باشد، باید تلخی بکشد، نباید در این دنیا به هر تمتعی که میخواهد، دست یابد. بازنهادن راه تمتع جویی حتی تمتعات حلال و برخورداری از همه آنچه آدمی میخواهد، راه این کامیابی را سد خواهد کرد. شیرینی سخن، پاداش تلخی کشیدن در پاره ای امور است....د آنا...ادامه مطلب
ما را در سایت آنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dairyofmedstudent6 بازدید : 41 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 23:31

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

آنا...
ما را در سایت آنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dairyofmedstudent6 بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 23:31

نمره ی آناتومی اعلام شد. همه اسمها و نمره ها رو زدند دم سالن تشریح. نمره از 6/4...همه مدل توش هست!  از یه نفر که نمره اضافه آورده شده 6/48، تا 1/5هم داریمبه لیست بلند بالا نگاه میکنم و چهره و رفتار بچه ها یادم میاد...کسی که هفته اول rell زد الان شده 6کسی که همیشه سرش تو کار خودش بود و همیشه تو کتابخونه بودش و میخوند، الان شده 1/5کسی که با سهمیه شاهد وسهمیه منطقه 3 پزشکی 21 سال تعهدیه، شده 6/1من با سه دور خوندن و دهن خودم رو سرویس کردن شدم 3/27دوستم برای بار اول ساعت 11 شب قبل امتحان شروع کرد تا 4 صبح از من بیشتر شده 5/49دلم میگیره...پیام میدم به لیلا،کسی که تمام این روزا رو دیده و این راه ها رو رفتهبلکه آروم بشمجواب داد سر کلاسماما تو بنویس چته من بعدا نگاه میکنمبراش نوشتم از اوضاع نا به ساماناز این که خجالت میکشم حتی،  از خودم،  از دوستام،  از مامان ایناآخه میدونی؟  قیافه ام خرخون طور میزنه همه منتظر نمره منم بودن...براش نوشتم آخه ببین لیلا!  بعضیا همه غلطی میکنن، اما الان از من بهترن...میگه خب تو هم همه غلطی بکن کسی جلوت رو نگرفته...کنکوری بودنت رو فراموش کن، خرت از پل گذشته!گفتم اما این جواب من نیست!گفت بیخیال، میگذره...گفتم ببین دخترا با پسرا قرار گذاشتن امشب برن فلان کافه فوتبال ببینن، من امشب برنامه داشتم جنین رو تموم کنمببین چه قدر متفاوته کارامون! نتیجه هامون!سین میکنه و جو آنا...ادامه مطلب
ما را در سایت آنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dairyofmedstudent6 بازدید : 49 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 20:51

خمش کن،  من چو تو بودم خمش کردم، بیاسودم اگر تو بشنوی از من خمش باشی، بیاسایی...#مولانا . . . من یه ویژگی دارم، که به نظر از دوران بلوغم به این ور بارزتر شده. این که خیلی خیلی برام مهمه که از نظر بقیه خوب به نظر برسم. یعنی جوری باشم که مورد تایید همه باشم. این اتفاق نمیفته... منطق میگه که محاله ، راضی نگه داشتن همه، مهر تایید گرفتن از همه!اما نمی دونم چه چیز زبون نفهمی درون من هست،  که دست بردار نیست از کمال گرایی و دنبال حرف و تاکید بقیه بودن نمی دونم بقیه هم این تو وجودشون هست یا فقط منم که اذیت میشم اینجوری...هییییی بگذریم!اون بازارچه شفا بود چند پست پیش گفتمش،یه ترم سه ای که استعداد غیر قابل وصفی داره تو نقاشی و البته سرعت ترسیم بالاش!!!!!غرفه کار هاش رو دیدم و سفارش دادم برام یه طرح رو بزنه متناسب با حالم...زدمش روی دیوار جلوی میزم که ببینمش مدام که آدم بشم بلکه یه کم... آنا...ادامه مطلب
ما را در سایت آنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dairyofmedstudent6 بازدید : 53 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 20:51